من بیایم سوی تو از راه پر برف و خطرناک زمستانی ره سبزی که بگذشتن از آن سخت است و تو دانی یخ و سرما مرا همراه گردد تا نیاندیشم به روز گرم من از سرخی روز عشق گفتم، نصیب من پشیمانی من و هر لحظه صبر و انتظار تو، مگر شاید بیایی تو رضایت دادی و پا بر سر من می نهی تو در خیابانی یگانه ماه دنیایم گذر کرد از سر کوی دلم آهسته و تنها من شبگرد هم پا نهادم جای پایش بی صدا و ناگهانی من و هیچی و همه در پی تو آمدیم و در کنار تو نشستیم رها گشتم به دشت دست زیبایت ببوسیدم ترا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مارشال | متفرقه ترین وب ایران طراحی سایت دانشجویان آمار زیستی جویبار روان آیفون تصویری وصوتی در اهواز Sbartk فروشگاه شاپفا Victoria hostel isfahan